میدونم منو حتی یادتم نمیاد ولی یادت باشه یکی یه جایی از همون دنیایی که تو توش زندگی میکنی هنوزم بعد از یه سال و کلی بلاهای بدی که سرش اوردی دوستت داره.هنوزم مثل قبلناست همون فاطی یی که برات جون میداد....
نمیدونی چقدر برام سخت بود وقتی شنیدم با یکی دوستی که با دنیا عوضش نمیکنی.وقتی بم گفتی:(فاطی من خیلی دوستت دارم ولی دوست دختر دارم و خیلی دوسش دارم.)چی کشیدم.
هنوزم پات نشستم و سر قولمم.
اون روز که پیش هم بودیم و یادته؟خواستی بری محکم بغلم کردی و گغتی:فاطی دلم برات تنگ میشه...یادته وسط جنگل بودیم و میگفتی این جا بیابون؟
وقتی از کنار جایی که نشسته بودیم رد میشم یا حرفات می افتم. یاد اون چیزایی که دوست داشتی...یاد گرمایی که تو دستات بود لرزش صدات...
کی باورش میشه که منو تو یک ساله هیچ خبری از هم نداریم؟کی باور میکنه منو تو دیگه باهم نیستیم...؟خودمم باورم نمیشه...
به امید روزی که بخوام بخاطر حرفام ازت معذرت خواهی کنم....
دووووووووووووووووووووست دارم